مدیریت و اخلاق دنیا امروزنیازمند مدیران با اخلاق است ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() درباره وبلاگ ![]() اگر میخواهید در اوج بمانید، باید به همان اندازه سختتر كار كنید. مدیر وبلاگ : دکتر بهرام جاویدی نژاد برچسبها
![]()
فقط ما مسئول فرزندمان هستیم
اگر خودت مادر مضطرب ، مادر عصبانی ، مادر انفجاری ، مادر
افسرده ای هستی برو سراغ درمان ، اگر کودکت را
تنبیه بدنی می كنی در او ایجاد ناامنی
کرده ای و دیگران برای او مامن امن شده اند ...
اگر پدر بی حوصله است ، تنبیه گر است ، پدریست ک از تهدید استفاده می كند
، پدریست ك با تو هماهنگ نیست ترس و اضطراب دائمی و احساس تنهایــی
را در فرزندت رشد می دهد .
فقـط ما مسئول فرزندمان هستیم ... ما آنها را به دنیا آورده ایم،
لطفا بچه ها را قربانی شرایط خودتان نکنید. نوع مطلب : روانشانسی، برچسب ها : فقط ما مسئول فرزندمان هستیم، لینک های مرتبط : ![]() خانمی یک طوطی گران قیمت خرید، اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند، او به صاحب مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند. صاحب مغازه گفت: آیا در قفسش آینه ای هست؟ طوطی ها عاشق آینه هستند، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند. آن خانم یک آینه خرید و رفت. روز بعد باز آن خانم برگشت. طوطی هنوز صحبت نمی کرد. صاحب مغازه پرسید: نردبان چه؟ آیا در قفسش نردبانی هست؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت. اما روز بعد باز هم آن خانم آمد. صاحب مغازه گفت: آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ نه؟ خب مشکل همین است. به محض این که شروع به تاب خوردن کند، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد. وقتی که آن خانم روز
بعد وارد مغازه شد، چهره اش کاملأ تغییر کرده بود. او گفت: طوطی مُرد. صاحب مغازه
شوکه شد و پرسید: آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد؟ آن خانم پاسخ داد : چرا، درست
قبل از مردنش رو به من کرد و با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی
ها نمی فروختند؟! داستان زندگی برخی از ما هم همینطوره، متن و اصل نیازها و زندگی
را فراموش کرده ایم و فقط نظر به حاشیه ها دوخته ایم! اگر سرگرم ظواهر زندگی و
تجملات شویم، لذت بردن از زندگی و اصل زندگی را فراموش می کنیم و فرصت عمر را از
دست می دهیم نوع مطلب : اخلاقی، برچسب ها : زندگی را فراموش کرده ایم، لینک های مرتبط : ![]() ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ ﺑﺮﻛﺖ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺒﺨﺸﺪ، ﻛﻨﺘﺮﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ، ﻓﻘﻂ ﻋﻤﻠﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ! ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﻌﺎﺷﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ
ﻣﻴﺸﻮﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﻫﺪ. ﺷﺎﺩ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ،، ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﻰ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ، ﻣﻨﻔﻰ ﺑﻴﺎﻧﺪﻳﺸﻰ،، ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺼﻴﺒﺖ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ. "ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻛﻮﻩ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻓﻌﻞ ﻣﺎ ﻧﺪﺍ ﺳﻮﻯ ﻣﺎ ﺁﻳﺪ ﻧﺪﺍﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ." فعل تو کان زاید از جان و تنت همچو فرزندی بگیرد دامنت پس تو را هر غم که پیش آید ز درد برکسی تهمت منه بر خویش گرد ﺷﻚ ﻧﻜﻨﻴﺪ! ﺍﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺍﺳﺖ.... «ﺭﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺩﺭ ﺭﻫﺎ
ﮐﺮﺩﻥ ﺫﻫﻦ ،ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎﺳﺖ و عمل به خوبیها... نوع مطلب : اخلاقی، برچسب ها : ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ، لینک های مرتبط : ![]() روش های درمان وسواس ️ چند
رویکرد وجود دارد که میتواند این اختلال را تحت کنترل در آورد: 1- رواندرمانی نوعی رواندرمانی به نام درمان رفتاری-شناختی، بهعنوان مؤثرترین شیوهی درمان وسواس در هر دو مورد کودکان و بزرگسالان شناخته شده است. درمان رفتاری-شناختی، الگوهای افکار تکراری شما را بهگونهای بازسازی میکند که دیگر، رفتارهای تکراری و جبری شما ضرورتی نداشته باشد. این شیوهی درمان، بهصورت در معرض قرار دادن تدریجی شما به یک شئ ترسناک یا ایجاد کنندهی وسواس مانند کثیفی و آموزش روشهای سالم برای کنارآمدن با آن انجام میشود. یادگرفتن فنون و الگوهای جدید فکری، مستلزم تلاش و تمرین است ولی ارزشش را دارد. بسیاری از افراد مبتلا، با اجرای این شیوهی درمان، بهبود پیدا کردهاند. 2- دارودرمانی بسیاری از افراد، از داروهای خاص روانپزشکی استفاده میکنند بهویژه برخی داروها از قبیل داروهای ضدافسردگی که تمامی این داروها، عوارض جانبی و نکات ایمنی دارند. ممکن است شما چندین دارو را امتحان کنید تا ببینید کدامیک برایتان مفید و قابل تحمل است. 3- مراقبت شخصی اختلال وسواس، یک بیماری مزمن است بدینمعنا که میتواند بهمدت طولانی، بخشی از زندگی شما را تشکیل دهد. با این حال، مراقبت شخصی، یکی از عوامل کنترلکننده و تخفیفدهندهی این اختلال میباشد. مراحل مراقبت
شخصی، شامل موارد زیر است: به برنامهی درمانی خود ادامه دهید حتی اگر در بعضی مواقع، ناراحتکننده و مستلزم مبارزهطلبیدن باشد. داروهای خود را طبق دستور مصرف کنید و در خصوص عوارض جانبی و موارد دیگر،
با متخصصان این امر مشورت کنید. به منظور در میان نهادن تجربیاتتان در شرایط مشابه با دیگران، به یک
گروه حمایتی ملحق شوید. لیستی از حمایت دوستان محبوبی که در مواقع سخت میتوانند موجب دلداریتان
شوند را تهیه کنید. در مورد اختلالتان، اطلاعات کسب کنید تا اینکه فرق بین واقعیت و
افسانه را در یابید. بهجای منزوی شدن، در فعالیتهای اجتماعی مشارکت کنید. 4-درمان با نوروفیدبک موثرترین و بهترین روش درمان وسواس فکری و عملی درمان توسط نوروفیدبک و بیوفیدبک می باشد. وسواس فکری و عملی جز آن دسته از اختلالاتی می باشد که با استفاده از دارو و مشاورهای روانشناختی نمی توان بهبودی کاملی از آن یافت. ولی خوشبختانه در حال حاضر درمان جدید نوروفیدبک و بیوفیدبک به طرز شگفت انگیزی کمک به بهبودی این اختلال می نماید. در نوروفیدبک شخص یاد می گیرد که به وسیله شرطی سازی کنشگر الگوی
امواج مغزی خود را تغییر دهد. نوع مطلب : اخلاقی، برچسب ها : روش های درمان وسواس، لینک های مرتبط : ![]()
سه دزد زیرک خواستند گوسفند چاقی را از چنگ مرد ساده ای بیرون آورده و به سیخ بکشند. با هم نقشهای ریختند و در فواصل مختلف(3مرحله) به انتظار
مرد ساده لوح
نشستند. 1. دزد اول با رسیدن مرد ساده لوح به پیش آمده و گفت: سلام، آیا میترسی سگت فرار کند که طناب به گردنش بستهای؟ این سگ بدون طناب هم به دنبال تو خواهد آمد. مرد ساده لوح با تعجب گفت: چه میگویی؟ این گوسفند است نه سگ. مرد دزد گفت: انگار اشتباه نکردهام، تو عقلت را از دست دادهای.
این را گفت و رفت. مرد ساده لوح به راه افتاد. 2. بعد از مدتی دزد دیگر بر سر راهش ایستاد و با دیدن او گفت: به به، عجب سگی، ای مرد، آیا سگت را به من میفروشی؟ من گلهدارم و نیاز به چنین سگی دارم. مرد ساده لوح گفت: چه میگویی؟ این که سگ نیست. اگر تو گله داری باید بدانی که این گوسفند است نه سگ. مرد دزد گفت: حال اگر سگت را هم بفروشی نخواهم خرید، زیرا فهمیدم که تو عقل نداری و با مجانین نمیتوان معامله کرد. مرد سادهلوح
به فکر فرو رفت و باز به راه افتاد. 3. دزد سوم به او رسید و گفت: ای مرد، تو که آثار دیانت داری، چرا این حیوان نجس را به همراه خود میبری؟ مگر نماز نمیخوانی؟ نمیترسی بدن و لباست نجس شود؟ این را گفت و رفت. مرد ساده لوح دیگر باورش شده بود که گوسفندش سگ است، طناب آن را رها کرده و گفت: ای سگ دور شو از من، و دوان دوان فرار کرد. دزدان زیرک با دیدن این صحنه به دنبال گوسفند رفته و کبابی
مهیا کردند. نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : به انتظار مرد ساده لوح، لینک های مرتبط : ![]()
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﮐﻔﺸﻬﺎﯼ ﮔﺮﺍﻧﻘﯿﻤﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﺮﯾﺴﺖ. ﻧﺰﺩﯾﮑﺶ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﻧﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺩﻡ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ
ﺑﻮﺩ: "ﺍﯾﻦ نیز بگذﺭﺩ" ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﺪ ساﻝ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻫﯿﺰﻡ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺘﻢ. ﺣﺎﻝ ﺻﺎﺣﺐ
ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ. ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ برﮔﺸﺘﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﻣﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺎﺯ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ: "ﺍﯾﻦ نیز بگذرد..." گر به دولت برسی مست نگردی مردی گر به ذلت برسی پست نگردی مردی اهل عالم همه بازیچه دست هوسند گر تو بازیچه این دست نگردی مردی نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : ﺍﯾﻦ نیز بگذﺭﺩ، لینک های مرتبط : ![]()
سی عادت ناپسند اجتماعی
۱. خیره شدن به دیگران ۲. با دهانپر حرف زدن ۳. قطع کردن حرف دیگران ۴. اظهار فضل و دانایی کردن ۵. بلند حرف زدن ۶. خیلی محکم یا شل دست دادن ۷. پرخوری در میهمانی ها ۸. گذاشتن آرنج روی میز ۹. پچ پچ کردن و خندیدن مرموز در حضور دیگران ۱۰. دراز کردن دست از سوی آقایان و اصرار برای
دست دادن با خانم ها( یی که به هر دلیلی مایل نیستند). ۱۱. باد کردن یا صدا در آوردن با آدامس ۱۲. استفاده بی اندازه از تلفن همراه ۱۳. نمایش عمومی احساسات و رومانتیک بودن در
حضور دیگران ۱۴. توهین یا کنایه و طعنه زدن به دیگران ۱۵. بهداشت ضعیف و رفتارهای ناپسند بهداشتی در
حضور دیگران: مانند خلال دندان، تمیز کردن بینی حتی با دستمال، شانهکردنمو ۱۶. حمله به حریم شخصی و باورهای افراد ۱۷. بی نظمی و زرنگی در نوبت ۱۸. ریختن آشغال روی زمین حتی در جاهای کثیف ۱۹. پوشیدن لباس نامناسب،یا آراسته نبودن ۲۰ خندیدن به خطاها، آسیب دیدن یا مشکل دیگران ۲۱. به کاربردن کلمه های زشت و زننده ۲۲. هنگام گفتگو، نگاه کردن به جایی غیر از
چهره مخاطب ۲۳. حل و فصل کردن مشکلات (با فرزند یا همسر یا...)
در جمع ۲۴. کشیدن سیگار در جمع ۲۵. سکوت، و کم حرفی غیر عادی یاعبوس بودن در
جمع ۲۶. مسخره کردن لهجه ها یا شوخی های تحقیر آمیز
جنسیتی ۲۷. افراط و تفریط در سلام و احوالپرسی ۲۸. بدگویی از دیگران ۲۹. فضولی کردن ۳۰. بی توجهی به وقت و برنامه دیگران نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : سی عادت ناپسند اجتماعی، لینک های مرتبط : ![]() رونالدو : وقتی جوان بودم، به پدرم گفتم: ما ثروتمند خواهیم شد و صاحب یک خانه بزرگ! پدرم گفت؛ پسرم این غیر ممکنه!
امروز من چیزی رو که به پدرم گفتم رو دارم. ولی پدرم رو ندارم.!! نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : ولی پدرم رو ندارم.!!، لینک های مرتبط : ![]() ارزش حفظ مشتریان را دستکم نگیرید! اگر تمرکز خود را روی مشتریان نگذارید و کارهایی انجام ندهید تا احساس باارزش بودن کنند، در نهایت هزینه هنگفتی متحمل میشوید
و مشتریان دائمی را از دست خواهید داد. با توجه به نظر Bain & Company یکی از مطرحترین شرکتهای مشاوره کسبوکار، جذب مشتری جدید برای کسبوکار هزینهای معادل ۶ تا ۷ برابر بیشتر از حفظ مشتری فعلی در بر دارد. لازم است هر کاری که میتوانید انجام دهید تا همواره وفاداری مشتریان را جلب کنید و هرگز ارزش حفظ مشتریان را دست کم نگیرید.
در زیر به بررسی عوامل اصلی دستیابی به میزان حفظ مشتری برای افزایش درآمد میپردازیم. 1- شناخت بیشتر
مشتریان اگر احتیاجات مشتریان از سوی کسبوکاری برآورده شود، مشتری آن کسبوکار را به سایر کسبوکارها که صرفا بهعنوان مشتری در
نظر گرفته میشوند، ترجیح میدهد. یکی از تاکتیکهای موفقیت، صرف زمان بیشتر برای هر مشتری است. بهتر است درتمام راهکارهای افزایش کسبوکار این استراتژی ساده
را در نظر گرفت. 2-اجرای سیستمهای
بازخورد فراهم کردن فضایی برای مشتریان برای مطرح کردن نیازها، نقش مهمی در ایجاد تجربه مشتری مثبت ایفا میکند. سیستمهایی مانند نظرسنجی یا مطرح کردن سوال درباره بازخورد از مشتریان قدیمی کمک خواهد کرد تا از نظرات آنها درباره کسبوکار، محصولات و خدمات ارائه شده، اطلاع پیدا کنید.
3- رفتار خوب و
مودبانه یک روش دیگر برای جلب رضایت مشتریان، قدردانی از آنها است؛ اما غافلگیری راهکار تاثیرگذارتری است. افراد هرگز اتفاقات خوشایند و غیرمنتظرهای را که در زندگی برایشان اتفاق میافتد، فراموش نمیکنند و مهربانی تاثیر دائمی بر جای خواهد گذاشت. سعی کنید با ایجاد خلاقیت در کسبوکار، عملکردی متفاوتتر از دیگران داشته باشید و تشکر و حق شناسی از مشتریان را در دستور کار خود قرار دهید.
4- ارائه خدمات پیشگیرانه نکاتی در مورد ارائه خدمات به مشتریان وجود دارد که در هر کسبوکاری باید آنها را آموخت. یکی از آن نکات، سبکی از خدمات مشتری یعنی «خدمات پیشگیرانه» است که با پیشبینی مشکلات احتمالی قبل از وقوع، میتوان مانع روی دادن برخی از اتفاقات شد. میتوانید کارهای سادهای انجام دهید برای مثال پیش از اینکه مشتریان با شما تماس بگیرند و سوالات یا خواستههای خود را مطرح کنند با آنها در ارتباط باشید تا متوجه نیازها و پرسش هایشان شوید. سرمایهگذاری بر مشتریان، درآمد شما را بیشتر و موفقیتتان را در کسبوکار تضمین میکند. مشتری قلب تپنده سازمان است، برای حفظ مشتریان همه تلاش خود را بهکار گیرید. منبع : Forbes نوع مطلب : مدیریتی، برچسب ها : ارزش حفظ مشتریان را دستکم نگیرید!، لینک های مرتبط : ![]() مرحوم دکتر طوسی پدر مدیریت ایران سالها پیش در کنفرانس مدیران کیفیت گفت: "آیا آموخته اید
که حق با مشتری است" همه حاضرین پاسخ دادند: آری، سپس گفت: امروز می خواهم به شما چیز جدیدی یاد دهم، و آن این است که حق با مشتری است دیگر شعار منسوخی است؛ از این پس شعار این است: حق با کارکنانتان است. آری، درست خواندید امروز تجربه مدیریت جهان این است که اگر بنگاهی کارکنان راضی داشته باشد، دیگر کار خاصی لازم نیست انجام دهد؛ چرا که کارکنان فرهیخته و راضی، جان و نه جسم خود را به عرصه کار می آورند و کدام بنگاه را می شناسید که کارکنانش جان های خود را به عرصه آورند و نتیجه
نگرفته باشد. همواره چنین است که وقتی سازمان چنان اعتماد کارکنان را جلب نماید که آنها هویت خود را در سازمان خود بیابند، دیگر مرزهای کارکنان و سازمان فرو ریخته و این دو در هم ادغام خواهند شد. نوع مطلب : مدیریتی، برچسب ها : سخنی از مرحوم دکتر طوسی، لینک های مرتبط : ![]() مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است زندگی کن به شیوه خودت با قوانین خودت با باورها و ایمان قلبی خودت مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند مغرور نباشید... وقتی پرنده ای زنده است... مورچه را میخورد، وقتی میمیرد مورچه٬ او را میخورد.!!!!!!!! شرایط.... به مرور زمان تغییر میکند.!!!! هیچوقت.... کسی را تحقیر نکنید.!! شاید امروز .. قدرتمند باشید اما.!!! زمان..... ازشما قدرتمند تر است.!! یک درخت، هزاران چوب کبریت را میسازد.. اما....... وقتی زمانش برسد٬٬٬ یک چوب کبریت میتواند٬ هزاران درخت را بسوزاند!!!!! پس خوب باشید و خوبی کنید....
نوع مطلب : اخلاقی، برچسب ها : مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن، لینک های مرتبط : ![]() " ای پدید آورنده شب و روز " از تو می خواهم که کمکم کنی، تنها برای لحظه و امروز زندگی کنم. نگران فردا نباشم و فردا را در امروز بسازم. یاری ام کن بدون قید و شرط دیگران را دوست بدارم. در درونم عشق جاری کن که عشق ماندگار تو هستی و مابقی فانی اند و ناپایدار. " ای خالق هستی بخش " مرا حس کودکانه عطا کن تا کودک خفته درونم را بیدار کنم تا او مرا به ملکوتت هدایت کند. آمین نوع مطلب : اخلاقی، برچسب ها : لینک های مرتبط : ![]() 7 دروغ بزرگ مدیریت
زمان! "این کار فقط یک
دقیقه طول می کشد" معمولا کاری که تصور می شود که انجام
آن "یک دقیقه طول می کشد" چندین دقیقه و یا بیشتر زمان می برد. دفعه بعد، اگر فردی از شما درخواست
زمان کرد و اطمینان داد که "فقط یک دقیقه طول می کشد"، به او بگویید "این جمله نادرست است. من به
شما پنج دقیقه زمان می دهم. از همین حالا می توانید شروع کنید." نباید با این
تصور غلط مدیریت زمان را وارد چالش کرد. " من به این هر
چه سریعتر نیاز دارم" زمانی که این جمله را می شنوید، به
فرد بگویید که این جمله نادرستی است. از او بخواهید که زمانی را که باید کار را به
او تحویل داده شود را به طور دقیق مشخص کند. وقتی از عبارت "هر چه سریعتر"
استفاده می شود، دو تاریخ متفاوت در ذهن طرفین شکل می گیرد که باید بر سر آن، به یک
توافق رسید. " من این را الان
نیاز دارم" کارها معمولا اضطراری نیستند. دیگران
را با کارهای پیش پا افتاده، گول نزنید. در این مواقع می توانید بگویید که
"من مطمئن نیستم که بتوانم این کار را الان انجام دهم. چه می شود اگر از الان
تا هفته آینده وقت بخواهم؟" زمان زیادی درخواست کنید که دچار بحران مدیریت
زمان نشوید. "من می توانم این
را در یک ساعت انجام دهم" این یک دروغ کوچک است. چرا همیشه
انجام کاری، دو برابر زمانی که ما انتظارش را داشتیم طول می کشد؟ به این خاطر که
کمتر کسی از ما می تواند زمان دقیق کامل کردن یک کار را بصورت دقیق پیش بینی کند. "او فرد با 'تاخیری'
است" فردی که همیشه 20 دقیقه دیر به قرار
ملاقات و یا انجام امور می پردازد، همیشه همین حدود تاخیر در کارها خواهد داشت. به
این فرد نمی توان گفت فرد با تاخیر، این فرد سروقت کارها را انجام می دهد منتها با
20 دقیقه تاخیر! می توانیم بگوییم که اگر برای او ساعت
خاصی را در نظر گرفتیم، احتمالا 20 دقیقه تاخیر خواهد داشت. "هزینه ای ندارد" شما "هیچ چیز را در مقابل هیچ چیز" بدست نمی آورید. هر چیزی
قیمتی دارد. شاید هزینه کاری، پول شما نباشد اما معمولا در این شرایط، زمان شما
است. " به جای اینکه
به او نشان دهم چطور این کار را انجام دهد، خودم سریع انجام می دهم" اگر این جمله در مورد کاری بیان شود
که فقط یک بار قرار است انجام شود، می تواند جمله درستی باشد. اما تصور کنید که این
جمله در مورد کاری بیان شود که دائما تکرار خواهد شد، در این صورت جمله نادرستی
خواهد بود. نوع مطلب : مدیریتی، برچسب ها : 7 دروغ بزرگ مدیریت زمان!، لینک های مرتبط : ![]() تعدادی موش رو دانشمندان داخل یك
استخر آب انداختند. تمامی موشها فقط ١٧ دقیقه توانستند
زنده بمانند و در نهایت خفه شدند!!! دوباره دانشمندان با اینكه میدانستند موش بیش از ١٧ دقیقه زنده نمی مانند تعداد دیگری موش رو به داخل همان استخر انداختند و با علم ١٧ دقیقه تا مرگ موشها، تمامی موشها رو قبل از ١٧ دقیقه از آب جمع كردند و تمامی آنها زنده ماندند!!!! موشها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره
به آب انداخته شدند!!!!! حدس میزنید این بار چند دقیقه زنده
ماندند؟؟؟؟؟؟؟؟ ٢٦ ساعت طول كشید تا آنها مردند. آنها به این امید كه دوباره دستی
خواهد آمد و نجات پیدا میكنند، ٢٦ ساعت تمام طاقت اوردند!!!!!! امید بهترین و بالاترین قوه محرك
زندگی است!!!! تمامی عاشقان كه به هم نرسیدن تمامی مغازه داران و كاسبانی كه
ورشكست شدند تمامی مریضانی كه شفا پیدا نكردند تمامی تلاشهایی كه به ثمر ننشست همه و همه از فقدان امید بوده است!!!!!!! همیشه به فردای بهتر امیدوار باش همیشه به رحمت خداوند امیدوار باش!! زندگیتان سراسر امید طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ...! ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ... ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ... ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ... یکی دیگه، به خودش نمیرسه... ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ... ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ...! یکی محبت نمی کنه...! یکی دیگه، محبت نمیپذیره...! و..... اینگونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩﻣﻬﺎ در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ
ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ میشوند...! (((پائولو كوئیلو))) متنی که برنده ی بهترین جایزه سال شد نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : آنها به این امید كه دوباره دستی خواهد آمد، لینک های مرتبط : ![]() بزرگ شدیم و فهمیدیم که دوا، آب میوه نبود. بزرگ شدیم و فهمیدیم که پدر همیشه با دستان پر باز نخواهد گشت آنطور که
مادر گفته بود. بزرگ شدیم و فهمیدیم که چیزهای ترسناک تر از تاریکی هم هست! بزرگ شدیم به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود و
پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته! بزرگ شدیم و فهمیدیم که مشکلات ما دیگر در حد یک بازی کودکانه نیست! و دیگر دستهای ما را برای عبور از جاده نخواهند گرفت! بزرگ تر که شدیم، فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم؛ بلکه والدین ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چیزی نمانده که بروند! شاید هم رفته
باشند...! خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم که دلیل چین و چروک صورت مادر و پدر نگرانی
از آینده ما بود. خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم سخت گیری مادر عشق بود، غضبش عشق بود، و تنبیه اش عشق... و خیلی بزرگتر شدیم تا فهمیدیم
نوع مطلب : اجتماعی، برچسب ها : زیباتر از لبخند پدر، انحنای قامت اوست!، لینک های مرتبط : موضوعات آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|